نیمانیما، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

نیماجون

اولین برف بازی

زمستون پارسال نیما برف رو فقط از پشت پنجره دید و امسال هم تا حالا برف درست و حسابی همدان نیامده بود،تا اینکه چهارشنبه و پنج شنبه گذشته برف خوبی همدان اومد و جمعه هوا آفتابی شد، هرچند خیلی گرم نبود و این فرصت خوبی بود تا نیما برای اولین بار برف رو از نزدیک ببینه و لمس کنه. اتفاقا" چقدر هم از برف خوشش اومد جوری که از همون اولش فقط از توی برفا راه می رفت حتی اگه تا نزدیک زانوش برفی بشه. وحتی اونقدر خوشش اومد که به طور خودجوش شروع کرد با برفا بازی کردن. وحتی اونقدر خودمونی شد که نشست روی برفها.   بعدکه دید انگشتاش خیس شده دستکشاشو درآوردوبی خبر از عواقبش شروع کرد با دست خالی برف بازی کردن. این شد که خیلی زود دستاش ج...
24 دی 1391

امامزاده عبدالله

مرقدامامزاده عبدالله برای همدانیها و مسافرا خیلی آشناست و شاید معروفترین امامزاده همدان باشه. باباومامان هم روز عقدشون بلافاصله از محضر به این امامزاده رفتند و هم شب عروسی به رسم اکثر عروس دامادای همدان با ماشین طوافش کردن و پیاده هم زیارتش کردن و تازه با پارتی بازی هم ماشینو داخل محوطه بردند هم یه قرآن نفیس هدیه گرفتند. اما نیما تو این بیست ماهی که از تولدش می گذره با اینکه مرقد چند تا امامزاده رو تو شهرهای دیگه زیارت کرده اما تا حالا به زیارت این امامزاده نرفته بود. از طرفی چند ماه پیش که نیما ناراحتی گوارشی گرفته بود باباومامان برای خوب شدنش مبلغی نذر امامزاده کرده بودن و با اینکه بابا تقریبا" هر روز از جلوش رد می...
17 دی 1391

حمام کردن

  نیما امروز کلا" نحس بود و مرتب نق زد ولی ما علتشو نفهمیدیم  که حالا کاری نداریم. امشب وقتی نیما با باباش رفته بود حموم برخلاف همیشه که با وسائل خودش بازی می کرد اولش با اصرار لیف و صابون باباش رو گرفت وبعد از لیف کشیدن پشت باباش شروع کرد به شستن خودش با لیف و تقریبا" بیشتر بدنشو لیف کشید. آخرشم صابون مراغه رو به سرش زد وبا گریه صابون رو ازش گرفتم. یعنی کلا" علاقه پیدا کرده بود از وسایل بزرگترا  استفاده کنه. البته نمیدونم این حالت موقتیه یا از این به بعد همینجوریه.                        &n...
11 دی 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نیماجون می باشد